با احتیاط حمل شود چون شکستنی است

دیوار مست و پنجره مست و اتاق مست

این چندمین شب است که خوابم نبرده است ؟

رویای تو ، مقابل من ؛ گیج و خط خطی

در جیغ جیغ گردش خفاش های پست

رویای «من» مقابل «تو» ، تو که نیستی

دکتر بلند شد و مرا روی تخت بست

دارم یواش یواش که از هوش می ... روم

پیچیده توی جمجمه ام هی صدای دست

هی دست دست می کنی و من که مرده ام

آن کس که نیست ، خسته شده از هر آنچه هست

من از ...کمک! همیشه ...کمک ! .... خسته تر .... کمک

مادر یواش آمد و پهلوی من نشست

« با احتیاط حمل شود چون شکستنی است »

یکهو جیرینگ بغض کسی در گلو شکست ...

" سید مهدی موسوی "

جمله ای زیبا از دکتر شریعتی

خداوندا مرا یاری ده تا قبل از اینکه در مورد راه رفتن کسی قضاوت کنم قدری با کفشهای او راه بروم.